سوت قطار به این محله جان داد
محله راهآهن برای تهرانیها یادآور ریلهای آهنی، سوت قطار و سفر است؛ محلهای نامآشنا برای پایتختنشینان و آنها که اهل سفر با قطارند. این محله به واسطه ساخت ایستگاه راهآهن در دوره پهلوی اول بیشتر سر زبانها افتاد و با ورود قطار به مقصد مهاجرانی از اقصی نقاط کشور تبدیل شد.
به گزارش پایگاه خبری ریل نیوز به نقل از همشهری، علیرضا زمانی، تهرانپژوه، میگوید: «تا دهه نخست ۱۳۰۰ هنوز هیچ خبری از محلهای به نام راهآهن در تهران نبود و این محله همانطور که از نامش پیداست پس از کلنگزنی راهآهن در ۲۳ مهر ۱۳۰۶ و افتتاح ایستگاه راهآهن در سال ۱۳۱۸ با نام محله راهآهن به نقشه پایتخت اضافه شد. به بیان دقیقتر، پس از افتتاح ایستگاه راهآهن، امکانات دولتی برای کارمندان در این محله ساخته و زمینه برای توسعه این محله فراهم شد.»
اما محله راهآهن پیش از ساخت ایستگاه قطار نیز سکونتگاه پایتختنشینان و روستایی از مجموعه آبادیهای بلوک غار بود که بیشتر اهالی آن را کشاورزان تشکیل میدادند. اهالی قدیمی این محله هنوز زمینهای کشاورزی، دویدن بچهها روی کرتها و ردیف درختان توت را که روی گذرهای آبادی سایه میانداخت به یاد دارند. هنوز در خاطر آنها صدای هیهی شتربان که با بار میوه و سبزی از خیابان شوش به سمت میدان قیام و جایگاه شترداران میرفتند، ثبت شده است.
زمانی میگوید: «پیشینه محدوده ایستگاه راهآهن اما به روستایی به نام جعفرآباد از مجموعه روستاهای بلوک غار برمیگردد که در تملک عبدالحسین فرمانفرما بود.»
علی اصغر فراهانی، یکی از اهالی قدیمی محله راهآهن درباره پیشینه این محله میگوید: «محدوده کنونی محله راهآهن که پس از ساخت ایستگاه به این نام معروف شد و با توسعه امکانات شهری توسعه یافت، پیشتر مملو از زمینهای کشاورزی و باغ بود. اهالی قدیمی این محدوده با کشاورزی و کاشت محصولاتی چون کلم، ذرت و انواع صیفیجات معیشت خود را تامین میکردند. مالکان اراضی این محدوده خانها و ملاکهای معروفی بودند که هنوز نام و نشان آنها در برخی کوچهها و اماکن محله راهآهن دیده میشود. به عنوان مثال، مسجد حاج ربابه که اکنون به نام مسجد توحید شناخته میشود، یادگار مرحوم حاجربابه از خانهای آبادی است. همچنین مسجد شارعی موقوفه حاج محمدعلی شارعی از دیگر خانهای آبادی و یا کوچه اشتری در محله راهآهن به نام مرحوم اشتری از خانهای آن روستای قدیمی است.»