راهآهن رشت-آستارا محور برنامه تجاری منطقهای روسیه
کریدور شمال-جنوب به عنوان عامل تغییردهنده بازی کریدورها، نقش مهمی برای کشورهای اوراسیا دارد و در این میان، تکمیل راهآهن رشت-آستارا تحقق این امر را تسریع خواهد کرد.
به گزارش ریل ایران به نقل از اقتصاد معاصر؛ در سالهای اخیر و به ویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین و همچنین تشدید تحریمهای غرب علیه ایران، اهمیت راهبردی کریدور شمال-جنوب افزایش یافته است. باید توجه داشت که توسعه کریدورهای حملونقل بینالمللی باعث تقویت تجارت و ارتقا همگرایی سیاسی کشورها میشود. از همینرو، روسیه به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوب شرقی خواهد بود؛ مسیرهایی که ثروتمندترین کشورهای اوراسیا را به هم متصل میکنند، معمولا از روسیه نیز میگذرند و این کشور خود دارای شبکه توسعهیافته جادهها و راهآهن است.
روسیه با برخورداری از چنین موقعیت جغرافیایی مطلوبی میتواند به راحتی نقش یک مرکز تجارت بینالمللی بزرگ را به خود اختصاص دهد که در این میان کریدور شمال-جنوب از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
این کریدور شامل چندین شاخه است. دو مورد از آنها از طریق مسیر زمینی، روسیه و ایران را به هم متصل میکنند (شاخه غربی از آذربایجان و همچنین از طریق قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان). یکی دیگر از شاخههای این کریدور از دریا عبور میکند. در این میان، بخش غربی به دلیل مسیر کوتاه از اهمیت بالایی برخوردار بوده که به دلیل اختلافات سیاسی و همچنین عدم تکمیل راهآهن رشت-آستارا تاکنون تکمیل نشده است. از همینرو، تکمیل این حلقه مفقوده با همکاری مسکو و تهران میتواند مزایای راهبردی برای کل اوراسیا داشته باشد.
اهمیت راهبردی راهآهن رشت-آستارا
ساخت راهآهن رشت- آستارا پس از مدتها انتظار، در سال ۲۰۲۵ آغاز میشود و لحظهای مهم در توسعه زیرساختهای منطقهای رقم میزند. این پروژه که نزدیک به دو دهه به تعویق افتاد، نشاندهنده یک حلقه مفقود مهم در کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC)است که به عنوان یک مسیر تجاری استراتژیک روسیه، آذربایجان و ایران را به هم متصل میکند.
با این حال عدم وجود یک اتصال راهآهن پیوسته، مانع از تحقق ظرفیت کریدور شده و اغلب محموله را به سمت بخش کمترکارآمد جادهای سوق میدهد. این امر تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای شرکتکننده داشته و اهداف آنها را برای تثبیت خود به عنوان یک مرکز ترانزیتی کلیدی محدود کرده است.
با وجو تاخیر چند ساله، توسعه ساخت این راهآهن فرصتهای بسیار زیادی برای این کشورها فراهم میکند. فراتر از مزایای لجستیکی، این پروژه یک ابتکار مهم برای تقویت یکپارچگی اقتصادی عمیقتر و ارتقا ثبات ژئوپلیتیکی در منطقه مملو از تنشها خواهد بود.
راهآهن رشت-آستارا با چندین دهه تاخیر و بلاتکلیفی مواجه بوده، به طوری که نخستین طرح برای ساخت آن بیش از ۲۰ سال پیش مطرح شد. این پروژه در ابتدا قرار بود در سال ۲۰۲۴ آغاز شود که به دلیل برطرف نشدن چالشها، بارها به تعویق افتاد. این ابهامات ریشه در اولویتهای سیاسی، مالی و لجستیکی کشورهای این کریدور دارد.
با این حال تحولات اخیر حاکی از عزم و اراده کافی برای توسعه آن است. بنا بر گزارشها، آمادهسازی فنی کامل شده که یک حرکت مهم در راستای توسعه آن به شمار میرود، زیرا مزایای بالقوه راهآهن بسیار بیشتر از هزینههای عدم اجرای آن خواهد بود.
باید توجه داشت که برای ایران، روسیه و آذربایجان، این راهآهن فراتر از یک پروژه زیرساختی بوده و در واقع یک ضرورت استراتژیک است. اخیرا نیز مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران در گفتوگو با معاون نخست وزیر روسیه، ویتالی ساولیف، این راهآهن را به عنوان سنگ بنای استراتژی اقتصادی ایران توصیف کرده است. مسکو نیز با حمایت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور، از این پروژه به عنوان بخش جداییناپذیر از برنامه تجاری منطقهای روسیه حمایت کرد.
بر اساس برآوردها، راهآهن رشت-آستارا پس از راهاندازی، سالانه ۱۵ میلیون تن بار را جابهجا میکند و حتی ظرفیت آن تا ۳۰ یا ۵۰ میلیون تن نیز افزایش مییابد. این امر نه فقط تجارت بین کشورهای شرکتکننده را تقویت کرده، بلکه INSTC را به عنوان یک جایگزین مناسب برای مسیرهای دریایی سنتی، مانند کانال سوئز، قرار میدهد. همچنین کاهش زمان و هزینههای حملونقل میتواند بر جریانهای تجارت جهانی به ویژه بین اروپا، خاورمیانه و جنوب آسیا تاثیر بگذارد.
ساختار مالی پروژه نیز نشاندهنده تعهد همه ذینفعان است. روسیه و ایران متعهد شدهاند که به طور مشترک برای ساخت این بخش ۱۶۰ کیلومتری سرمایهگذاری و روسیه ۱.۳ میلیارد یورو اعتبار دولتی ارائه کند. این مشارکتها بر دیدگاه مشترک یکپارچگی اقتصادی و منافع متقابل تاکید دارد.
راهآهن رشت-آستارا میتواند یک بازی ژئوپلیتیکی باشد. راهآهن با ایجاد ارتباط مستقیم زمینی بین روسیه و خلیج فارس، مشارکت استراتژیک روسیه، ایران و آذربایجان را تقویت میکند و علاوه بر گسترش روابط اقتصادی، وزنه تعادلی برای مسیرهای تجاری تحت سلطه غرب فراهم میکند. در این میان، آذربایجان به عنوان یکی از اجزای حیاتی INSTC، از افزایش حجم تجارت و افزایش نفوذ منطقهای سود میبرد. راهآهن همچنین میتواند سرمایهگذاری بیشتری را در زیرساختهای کشورهای مسیر جذب و باعث رشد اقتصادی شود.
تحول بنیادین در قلب آسیا
در سطح جهانی نیز، تکمیل این راهآهن انقلابی در حملونقل خواهد کرد، زیرا محمولهها میتواند مسافت ۷۰۰۰ کیلومتری سنت پترزبورگ تا بمبئی را فقط در ۱۰ روز طی کند که در مقایسه با ۳۰ تا ۴۵ روز از طریق کانال سوئز به صرفه است. چنین دستاوردهای بهرهوری میتواند INSTC را به یک مسیر ترجیحی برای معاملهگران جهانی تبدیل و چشمانداز لجستیک را تغییر دهد و اتصال اوراسیا را تقویت کند.
راهآهن رشت-آستارا با وجود تاریخ طولانی خود، نماد تغییر تحولآفرین در اوراسیا است. بهرهگیری از ظرفیت INSTC، راه ارتباطات اقتصادی را افزایش داده و ثبات ژئوپلیتیکی در اوراسیا را تقویت خواهد کرد. در واقع راهآهن رشت-آستارا پس از دههها انتظار، تبدیل به سنگ بنای تجارت اوراسیا و نمادی از عزم مشترک کشورها تبدیل خواهد شد.
در واقع کریدور شمال-جنوب فرصتهای فراوانی را در آینده نوید میدهد؛ حداقل باعث افزایش چند برابری گردش کالا بین روسیه و کشورهای ثروتمندی مانند ایران و هند خواهد شد. با نگاهی به یک تصویر بزرگتر، این کریدور میتواند روسیه، خاورمیانه و آسیای مرکزی را به عنوان یک بلوک اقتصادی واحد، مشابه اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا مشارکت ترانس پاسیفیک متحد کند. در واقع یک زیرساخت مشترک در تقویت روابط بین کشورهای منطقه بسیار موثرتر از نزدیکی جغرافیایی آنها است. چین در حال حاضر پروژه زیرساختی مشابهی به نام «جاده ابریشم جدید» را اجرا میکند. کریدور شمال-جنوب نیز ظرفیت بالایی برای روسیه دارد و به آن فرصتی میدهد تا نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را در کل منطقه آسیا گسترش دهد.
هرچند این تحولات در مسیر تکمیل راهآهن رشت-آستارا دلگرمکننده بوده اما چالشها همچنان پابرجاست. از همینرو، اراده سیاسی، ثبات مالی و هماهنگی موثر برای دستیابی به هدف عملیاتی پروژه در سال ۲۰۲۸ ضروری خواهد بود.