
به گزارش ریل ایران؛ اطلاع از تحولات بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان اقتصاد حمل و نقل محسوب می شود که بدون داشتن چنین دانشی، امکان توسعه و رونق بخشی به صنعت حمل و نقل نیز وجود نخواهد داشت. معمولا انجام چنین ماموریتی در سطح یک سازمان تجاری به کارگروه های تحقیقات بازار سپرده می شود.
اما متاسفانه در کشور ما بنا به دلایل مختلف، یا چنین کارگروهی در شرکت ها و واحدهای تجاری عمدتا دولتی مستقر نمی شود و یا در خوشبینانه ترین حالت، اهمیتی به یافته ها و خروجی آنها در قالب گزارش داده نشده و معمولا مدیران بخش دولتی تلاش می کنند با استناد به تجربه و دانش شخصی خود اقدام به تصمیم گیری نمایند که چنین رویکردی البته آسیب های جدی به بدنه اقتصاد کشور طی سال های گذشته وارد کرده است.
اهمیت تحلیل داده های بازار در توسعه حمل و نقل ریلی
ممکن است در ابتدا به این فکر کنید که اساسا داده های بازار چه ارتباطی به راه آهن و حمل و نقل ریلی خواهند داشت؟ اگرچه راه آهن ها به دلایل مختلف برخی از بارها را در برخی مسیرها به شکل سنتی و برای چندین دهه فعالیت خود حمل کرده (مانند حمل گوگرد در راه آهن ایران) و هنوز هم تقاضا برای حمل چنین بارهایی وجود دارد، اما حقیقت امر این است که می بایست نسبت به چنین رویکردی تجدید نظر نمود.
به عنوان مثال، تنها طی یک سال گذشته علاوه بازار محصولات استراتژیک کشاورزی همچون غلات کشورهای CIS یا دانه قهوه، بازار جهانی گروه فلزات اساسی و مواد معدنی ارزشمندی چون لیتیوم به اندازه ای اهمیت یافته که به موضوع رقابت های جدید تجاری میان آمریکا و چین تبدیل شده اند. هر دو کشور در آفریقا دست به رقابت های سنگینی برای دسترسی به معادن کوبالت و لیتیوم در قالب کریدورهای تجاری همچون «لوبیتو» دست زده اند. همچنین می توان به فشارهای اخیر دونالد ترامپ به اوکراین برای امضای توافقنامه تجاری مشروط به معادن عناصر کمیاب و فلزات اوکراین اشاره کرد که به نوعی سرنوشت و آینده اروپا را به خود گره زده است.
با اینحال، باید گفت که بازارهای جهانی به سبب ماهیت پویای خود، دائما در حال تغییر هستند و موفقیت در این بازارها، به میزان آمادگی یک کشور برای مواجهه با تغییرات آنها بستگی دارد. به عنوان مثال، در دسته فلزات اساسی، آلومینیوم علیرغم درگیر شدن با رکود طی دو سال گذشته، بار دیگر از ابتدای سال ۲۰۲۵ رو به رشد بوده و علاوه بر قیمت، میزان تقاضای آن نیز در حال افزایش است.
لذا، باید گفت که اهمیت داده های حاصل از تحولات بازار و ترندهای آن، از دو منظر بر حمل و نقل ریلی تاثیرگذار خواهند بود: نخست، حمل محصولات پر طرفدار جدید بازار مانند فلزات اساسی، غلات و دانه های روغنی که به دلیل جنگ اوکراین و تحریم های روسیه به بازارهای بسیار مهم و پر رونق بین المللی تبدیل شده اند. دوم، افزایش میزان نقش آفرینی راه آهن در تحولات ژئوپولیتیکی یک منطقه که در این حالت، راه آهن به ابزار اصلی حمل و ترانزیت محصولات و موارد اساسی مورد نیاز بازارهای جهانی تبدیل خواهد شد. چنین کارکردی منجر به عدم توانایی سنگ اندازی بر سر مسیر توسعه شبکه ریلی یک کشور از سوی دولت های خارجی خواهد شد.
به عنوان مثال، در جریان بحران ایجاد شده در پس کمبود عرضه روغن های خوراکی در سطح جهانی که در دولت سیزدهم منجر به رشد ناگهانی قیمت روغن نباتی در داخل کشور شد، در صورت استفاده از راه آهن به عنوان شاهراه اصلی عرضه روغن های خوراکی روسیه به جنوب، می توانست به جای تهدید امنیت غذایی برای ایران به درآمد سرشار ارزی برای کشور تبدیل شود. در چنین شرایطی، نقش آفرینی راه آهن در حل بحران های جهانی و منطقه ای و تامین امنیت غذایی می توانست منجر به معافیت شبکه ریلی از تحریم های فعلی بین المللی و فراهم شدن امکان خرید ناوگان شود.
رویکرد مثبت مدیرعامل به بازار و روندهای تجاری
دکتر ذاکری مدیرعامل راه آهن جمهوری اسلامی یاران در دولت چهاردهم از زمان آغاز کار خود، بازدیدهای متعددی از کارخانه های مهم تولید محصولات فلزی کشور به ویژه فولاد و آلومینیوم به عمل آورده و از سوی دیگر، تسهیل دسترسی ریلی برای حمل مواد و سنگ های معدنی فله در سه بندر شمال و جنوب ایران یعنی امیرآباد، شهید رجایی و چابهار را در دستور کار قرار داده است.
تاکید ذاکری بر لزوم افزایش دسترسی کارخانه های تولید فلزات به شبکه ریلی و بنادر استراتژیک کشور نشان از استراتژی وی برای کمک به توسعه صادرات فلزات ایران دارد. وی به تازگی نیز در بازدید از نمایشگاه مس ایران، از این مهم سخن گفته و نسبت به فراهم آوردن اتصال ریلی برای کارخانه های تولید مس کشور، وعده داد که محصولات خروجی آنها می توانند از طریق راه آهن به بنادر منتقل شوند.
این استراتژی درست زمانی در حال اجرا است که قیمت فلزات اساسی در پی بی ثباتی شکل گرفته ناشی از سیاست های اقتصادی دونالد ترامپ در خصوص وضع تعرفه های تجاری ۲۵ درصدی بر واردات فلزات اساسی به ویژه فولاد و آلومینیوم، با افزایش چشمگیری روبرو شده است. در چنین شرایطی و در صورت اتصال واحدهای تولیدی بخش فلزات اساسی کشور به شبکه ریلی، هزینه تمام شده تولید محصول و حمل آن که در فاکتور صادراتی شرکت ها به عنوان قیمت FOB در نظر گرفته می شود، تا حد زیادی کاهش یافته و حجم بار ارسالی به بنادر نیز با همین میزان افزایش روبرو خواهد شد.
این فرآیند نهایتا می تواند میزان رقابت پذیری شرکت های تولید کننده ایرانی با رقبای بین المللی برای صادرات فلزات اساسی را تا حد زیادی افزایش داده و به ارز آوری مستقیم آنها برای کشور منجر شود.
لذا، به نظر می رسد در صورت ادامه روند فعلی، راه آهن طی سنوات آتی نقشی بسیار پر رنگ در تسهیل دستیابی صنایع مختلف ایران به بازارهای جهانی به ویژه در بخش معادن و فلزات ایفا کرده و خود را به عنوان یک شرکت صنعتی – تجاری تا حد زیادی به روندهای رو به رشد در بازارهای مالی نزدیک نماید.