جادهها زیر فشارند اما جسارت سرمایهگذاری در ریل هنوز کافی نیست؛
بحران لجستیکی ایران/ حملونقل ریلی گمشدهای در توسعه اقتصادی

تصور کنید هر روز هزاران کامیون در جادههای ایران در حرکتاند، جادههایی که زیر بار ترافیک سنگین، هزینههای بالای تعمیر و نگهداری و حوادث ناگوار خم شدهاند تا ریلهای بلااستفادهای که میتوانستند راهحل باشند، همچنان خاک بخورند.
به گزارش ریل ایران، این در حالی است که کشورهای پیشرفته، حملونقل ریلی را بهعنوان ستون فقرات لجستیک خود میدانند و سهمی بیش از ۵۰درصد را به آن اختصاص دادهاند، اما ایران در یک چرخه معیوب وابستگی به جادهها گرفتار شده است؛ وابستگیای که نهتنها جان هزاران نفر را هر ساله میگیرد، بلکه اقتصاد کشور را از رشد پایدار بازمیدارد.
با این اوصاف، طبق برنامه هفتم توسعه ایران باید ۳۰ درصد از سهم حملونقل زمینی را به بخش ریلی واگذار کند، اما امروز سهم راهآهن کمتر از ۱۰ درصد است و در طول سالهای گذشته نیز بهدلیل فرسودگی ناوگان، بویژه در بخش تامین لوکوموتیو و تجهیزات موتوری و نرمافزاری ناوگان و همچنین فرسودگی ریلها، با کاهش مداوم روبهرو بوده است. پرسش اساسی در این میان این است که آیا تغییر رویکرد مدیریتی دولتها بهعلت توفیقِ کم در توسعه صنعت ریلی با جسارت سرمایهگذاری توسط ورود بخش خصوصی میتواند راهکار خروج از این بحران باشد؟ و اگر این تغییرات رخ ندهد، آینده لجستیک کشور در همان جادههای پرترافیک و خطرناک باقی خواهد ماند؟
پاسخ این پرسش قطعا بیش از هر متغیری در گرو همکاری و همافزایی دولت با بخش خصوصی بهعنوان سرمایهگذار است. اما این رویکرد چگونه به منصهی ظهور میرسد؟ در ادامه مقاله به این پرسش و پرسشهای بیشتر پاسخ خواهیم داد.
خروج از بنبست لجستیکی با تحول ساختاری اقتصاد دولتی
اقتصاد ایران به شدت وابسته به حملونقل جادهای است، در حالی که حملونقل ریلی سهم ناچیزی در جابهجایی بار و مسافر دارد. این وابستگی باعث شده است که کشور در شرایط تحریمها و محدودیتهای بینالمللی در برابر مشکلات لجستیکی آسیبپذیر باشد. بنابراین میتوان گفت اقتصاد ایران برای خروج از این بنبست لجستیکی، نیازمند یک تحول ساختاری است؛ تحولی که نه فقط به سرمایهگذاری عظیم بلکه به نگرش تازهای نسبت به حملونقل وابسته باشد.
در حالی که شبکههای جادهای سالها بار اصلی لجستیک کشور را بر دوش کشیدهاند، ناکارآمدی و هزینههای سنگین این وابستگی بیش از پیش آشکار شده است. بنابراین توسعه حملونقل ریلی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است؛ اما این تحول فقط با شعار پیش نمیرود. جسارت لازم است. جسارت در تصمیمگیریهای اقتصادی، جسارت در عبور از ساختارهای سنتی و جسارت در واگذاریِ نقشهای کلیدی به بخش خصوصی. دولت باید میدان را برای سرمایهگذاران باز کند، انگیزههای اقتصادی را افزایش دهد و چارچوبهایی ایجاد کند که حضور بخش خصوصی در توسعه زیرساختهای ریلی را نهتنها ممکن بلکه سودآور سازد. بدون چنین گامهایی، ایران همچنان در چرخه معیوب وابستگی به حملونقل جادهای گرفتار خواهد ماند و فرصتهای رشد لجستیکی و اقتصادی را از دست خواهد داد.
آمارها چه میگویند؟
همانطور که گفتیم، طبق برنامه هفتم توسعه، ایران باید تا سال ۱۴۰۷ ۳۰ درصد از حملونقل زمینی را به شبکه ریلی اختصاص دهد؛ با این حال این سهم از سال ۷۶ تاکنون از ۳۳.۲ درصد به ۹.۵ درصد کاهش یافته که نشاندهنده افت شدید نقش حملونقل ریلی در اقتصاد کشور است.
در سال ۱۴۰۱ سهم حملونقل ریلی در جابهجایی بار تنها ۸ درصد بوده، در حالی که حملونقل جادهای ۹۲ درصد را به خود اختصاص داده است. این وابستگی به جادهها علاوهبر افزایش هزینهها، پیامدهای جدیای مانند افزایش ۱۵ درصدی تلفات رانندگی در سال ۱۴۰۱ را به همراه داشته که شمار کشتهشدگان را به ۱۷۷۴۵ نفر رسانده است.
با وجود ظرفیت بالای حملونقل ریلی، میزان حمل بار از ۳۶ میلیارد تن – کیلومتر در سال ۹۹ به ۲۰ درصد کمتر تا سال ۱۴۰۲ کاهش یافته است و در حالی که هدفگذاری برنامه توسعه، جابهجایی ۱۵ میلیون تن بار تا ۱۴۰۷ را تعیین کرده، عملکرد فعلی فاصله قابلتوجهی با این هدف دارد؛ چراکه در سال گذشته تنها ۱.۶ میلیون تن بار از طریق راهآهن حمل شده است. این وضعیت نشاندهنده نیاز فوری به سرمایهگذاری و ورود بخش خصوصی برای تحول زیرساختها و ناوگان حملونقل ریلی است.
اقتصاد ایران در بنبست لجستیکی: کامیون یا هیچ؟
آمار حملونقل ریلی (سال ۱۴۰۳)
اقتصاد ایران همچنان به حملونقل جادهای وابسته است، اما در سال ۱۴۰۳ شاهد تغییراتی در میزان حملونقل ریلی و جادهای بودیم. بر اساس گزارشهای منتشر شده، ترانزیت ریلی در پنج ماهه نخست سال ۱۴۰۳ با رشد ۴۷ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ۷۷۳ هزار تن رسید.
همچنین ۱۲.۸ میلیون نفر از طریق قطار جابهجا شدند که بیشترین میزان جابهجایی مسافر در مناطق تهران و خراسان ثبت شده است.
آمار حملونقل جادهای (سال ۱۴۰۳)
در حوزه حملونقل جادهای نیز ترانزیت جادهای در سال ۱۴۰۳ به ۱۴.۷ میلیون تن رسید که نسبت به سال ۱۴۰۲ افزایش ۲۰ درصدی داشته است. این رشد نشاندهنده افزایش نقش حملونقل جادهای در ترانزیت کالا و مسافر است.
آمار حملونقل ریلی و جادهای در طول سالهای اخیر
بر اساس گزارشهای منتشر شده، سهم حملونقل ریلی در سالهای اخیرِ کشور بین ۵ تا ۶ درصد در نوسان بوده است که در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه رقم بسیار پایینی محسوب میشود. در مقابل، حملونقل جادهای بیشترین سهم را در جابهجایی بار و مسافر داشته که این امر منجر به ترافیک سنگین، آلودگی هوا و تصادفات جادهای شده است.
در سالنامه آماری سازمان راهداری، اطلاعاتی درباره میزان حمل کالا و مسافر در سالهای اخیر ارائه شده است. این گزارش نشان میدهد که حملونقل جادهای همچنان ستون فقرات لجستیک کشور است و توسعه حملونقل ریلی نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و اصلاحات است.
بطورکلی در پنج سال اخیر، حملونقل ریلی ایران شاهد نوساناتی در میزان استفاده بوده است. بین سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بهدلیل شیوع کرونا، کاهش قابل توجهی در تعداد مسافران ریلی مشاهده شده اما در سال ۱۴۰۲، تعداد مسافران به ۳۱.۷ میلیون نفر رسیده که نشاندهنده افزایش ۷ درصدی نسبت به سال قبل است.
در بخش حمل بار نیز ۴۲.۹ میلیون تن بار در سال ۱۴۰۲ جابهجا شده که معادل ۲۹ میلیارد تن کیلومتر بار است، اما این میزان نسبت به سال ۱۴۰۱، ۴ درصد کاهش داشته است.
همچنین، میانگین مسافت طی شده مسافران ریلی به ۵۲۲ کیلومتر رسیده است که نشاندهنده افزایش استفاده از قطار برای سفرهای طولانیتر است. با وجود این رشد، تنها ۵۲ درصد از لوکوموتیوهای موجود فعال بودهاند که نشاندهنده نیاز به نوسازی ناوگان ریلی است. همچنین، حدود ۴ تا ۵ هزار کیلومتر از خطوط ریلی کشور عملا بلااستفاده ماندهاند، که بهدلیل نبود طرح جامع حملونقل و فشارهای سیاسی، برخی پروژههای ریلی بدون توجیه اقتصادی است.
گفتنی است که در مجموع، حملونقل ریلی ایران در سالهای اخیر رشد نسبی داشته اما همچنان با چالشهایی مانند کمبود بودجه، فرسودگی ناوگان و عدم بهرهبرداری بهینه از خطوط ریلی مواجه است.
چالشهای لجستیکی و راهکارها
توجه به چالشهای لجستیکی و راهکارهای رفع آن، حلقه مفقوده صنعت حملونقل در ایران است تا زیرساختهای اقتصادی که در جهت رفاه عمومی ایجاد میشوند، بالاخره در حوزه ترابری عملیاتی شوند. اما این چالشها و راهکارهای رفع آن چیستند؟
۱. وابستگی شدید به حملونقل جادهای نخستین چالش است که این وابستگی باعث افزایش هزینههای حملونقل و کاهش بهرهوری شده است.
۲. کمبود زیرساختهای ریلی به شدت احساس میشود و توسعه خطوط ریلی و افزایش ظرفیت حملونقل ریلی میتواند به کاهش فشار بر جادهها کمک کند.
۳. مشکلات مدیریتی و سرمایهگذاری مورد دیگریست که اصلاح سیاستهای حملونقل، جذب سرمایهگذاری خارجی و رفع موانع مدیریتی میتواند به بهبود وضعیت لجستیکی کشور کمک کند.
در نهایت برای خروج از این بنبست لجستیکی، ایران نیازمند سرمایهگذاری در حملونقل ریلی، بهینهسازی مدیریت حملونقل جادهای و توسعه زیرساختهای لجستیکی است. بدون این اقدامات، وابستگی به کامیونها همچنان ادامه خواهد داشت و مشکلات لجستیکی کشور پابرجا خواهند ماند.